[]
0
سبد خرید شما خالی است

دوره نوجوانی و مسائل آن

0 دیدگاه

یکی از دوره‌های حساس که نقش بسیاری در سرنوشت افراد ایفا می‌کند، سنین پس از کودکی یعنی شروع نوجوانی است. نوجوانی و تغییراتی که در آن برای نوجوان رخ می دهد، یکی از مسایلی است که توجه والدین و مربیان آموزشی را به خود معطوف کرده است.

این دوره که حد فاصل کودکی و بزرگ‌سالی قرار دارد بنا به تحولاتی که در جسم و روان نوجوان روی می‌دهد دارای اهمیت است. مدت این دوره در جوامع و در سطح گوناگون اقتصادی – اجتماعی یک جامعه متغیر است و حتی طول آن نیز در یک جامعه و در بین خانواده های مختلف ممکن است در نوسان باشد. بنابراین ماهیت این دوره نه تنها بیولوژیکی بلکه اجتماعی است و آغاز آن با تغییرات بیولوژیکی بلوغ در دختران و پسران مشخص می شود.

اغلب نوجوانان خود را با کودکان کم سن و سال‌تر در خانواده و والدین و معلمان و حتی دیگر اعضا جامعه خود در تعارض عاطفی می یابند. یک نوجوان دیگر نمی‌خواهد مانند یک کودک با او رفتار شود و می خواهد دیگران بدانند که بزرگ شده. او احساس می‌کند که اطرافیانش او را درک نمی‌کنند. آن‌ها تنها در مقابل دوستان همسال خود، احساس راحتی می‌کنند و مایلند که بیشتر اوقات خود را با دوستان سپری کنند. روی عقاید و نظرات همسالان خویش حساسیت خاصی دارند و به داوری و قضاوت آن‌ها بیش از بزرگسالان اهمیت می دهند.

به همین دلیل در این دوره توجه والدین به دوستان و ارتباط فرزندشان با دوستان و نظارت بر اعمال و رفتار آن‌ها ضروری است. ممکن است نوجوان تن به خواسته دوستان بدهد و با مشارکت یکدیگر دست به اعمال ضد اجتماعی بزنند. مخصوصاً نوجوانانی که در محیط های خانوادگی نامساعد و شرایط اقتصادی – اجتماعی پایین قرار دارند بیش تر از سایرین در معرض توجه دوستان ناباب قرار می گیرند. به همین دلیل توجه به نیازها و خواسته های نوجوان و آموزش و آگاهی دادن درباره مسایل این دوره و تغییراتی که در فرد روی می‌دهد، می‌تواند تنش و شکاف بین والدین و نوجوان را از بین ببرد.

از سوی دیگر به لحاظ فقدان یا کمبود مؤسسات و مراکزی برای هدایت و راهنمایی خانواده ها در زمینه پرورش فرزندان و چاره جویی هنگام مواجه با مشکلات ، نقش مدارس و آموزشگاه‌ها و معلمین شاغل در آن، به مراتب دشوارتر می‌شود. لازم است مسؤولین بیش‌تر به این دوره و مسایل مربوط به آن در مدارس بپردازند تا همگان حتی خود نوجوان با آگاهی ، این دوره را پشت سر بگذارند.

نوجوانی به تعبیر شعرا و دانشمندان

برای حسن شروع، نگاهی گذرا به ادبیات دیرین معاصر ایران می اندازیم و نوجوانی را از دید ادیبان، نظاره گر می شویم.

شاید كمتر شاعری در گذشته به گیرایی نظامی گنجوی ، رفتار و گفتار نوجوانان را توصیف كرده باشد. نظامی این دوره را دوره “خواستن های دل و نخواستن گفتن های زبان” می شناسد.

مؤلف قابوسنامه در فصول مختلف این كتاب اشاراتی ارزنده به رفتار و منش و واكنش های نوجوانی داشته است . او این دوران را دوران “غرور، سركشی، تحقیر پیران و لطافت طبع و عاشقی” می نامد.

سعدی با چیره دستی، نوجوانی را دوران “سركشی، هوسبازی، دمدمی مزاجی و پیوندهای زودگذر” می شمارد.

گویندگان معاصر نیز نوجوانی را با تعبیرهایی چون «موج ناغنوده»، «اخگر نهفته به خاكستر»، «سرگشته به توفان» ، «شیر پر غرور  در بند» و نظایر آن وصف كرده اند.

و یكی از روان شناسان آمریكایی به نام «استانلی هال» كه او را پدر روان شناسی بلوغ می نامند. نوجوانی را دوران «توفان و فشار» نامیده است.

در طی قرون، از این دوره از سن با نام هایی چون: بحران، توفان، تب بلوغ، دوره احساس گرایی، عاطفه پرستی و دوره دیوانگی های سازنده نیز یاد كرده اند.

همه این توجهات نشانه اهمیت تأثیر این مرحله از سن در ساختن آینده فرد است.

تعریف نوجوانی

نوجوانی دوره ای از زندگی فرد است میان پایان کودکی و آغاز بزرگ‌سالی.

گرچه نوجوانی دنباله دوران كودكی است و كودكان نیز مانند نوجوانان دستخوش احساسات تند هستند، لیكن هیجانات عاطفی نوجوانان نسبت به دوران كودكی‌شان دارای شدت، عمق، گسترش و دوام بیشتری است. با رشد جسمی، عقلی، اجتماعی و احساسی كه در این دوره از سن، به اوج می رسد، فرد از دوران كودكی بیرون آمده، به تدریج به دنیای مرد یا زن كامل بودن وارد می شود. در واقع اگر دوران كودكی را دوره تكوین بدانیم، دوران نوجوانی دوره انتقال است.

نوجوانی دارای ویژگی های مخصوص به خود است كه كاملاً با رفتار و منش دوران كودكی متفاوت می باشد. این دوره با تغییرات فیزیولوژیک که در فرد روی می‌دهد شناخته می‌شود و این تغییرات با بسیاری از حالات عاطفی و رفتاری در فرد همراه است.

تغییرات بلوغ جنسی نیز بسیار مهم است که ظرف مدت چند سال ، بدن کودک دبستانی به بزرگسالی بالغ تغییر شکل می یابد و همین تغییرات زمینه ساز اضطراب و نگرانی در فرد می‌شود و به خصوص هنگامی که نوجوان از ویژگی‌ها و تغییرات مربوط به این دوره آگاهی چندانی نداشته باشد. اغلب آن‌ها سؤالات زیادی در مورد مسایل مربوط به خود دارند و می‌توانند پاسخ آن‌ها را از والدین و مربیان و معلمان خود بپرسند اما این در حالی است که بسیاری از والدین راحت نیستند در مورد این مسایل با فرزند خود صحبت کنند. در نتیجه آن‌ها بیشتر با دوستان همسال و همکلاسی‌های شان در مورد این مسایل صحبت می کنند وگاهی اوقات به اشتباه یکدیگر را راهنمایی می‌کنند.

بسیاری از نوجوانان احساس ناامنی می‌کنند و قرار گرفتن در میان دوستان را بر والدین و در کنار آن‌ها بودن ترجیح می دهند و هر زمان که فرصت یابند به دوستان پناه می‌برند. بنابراین اهمیت دوستان در این دوره بسیار زیاد است. آن ها دارای مشکلات ویژه‌ای هستند که در دوره کودکی کمتر مشاهده می شود. ماهیت این مشکلات با مشکلات دوره بزرگ سالی متفاوت است. اگر والدین و معلمان مایلند که نوجوانان به راحتی این دوره را طی کنند، باید مشکلات نوجوانان را به خوبی بشناسند.

به هر حال نوجوانی یک دوره ی مشکل و نامتعادل و غیر قابل پیش بینی و دارای مشکلات بسیاری است که باید به شیوه‌ای رضایت بخش هم برای نوجوان و هم برای والدین و افراد جامعه حل و فصل شود. زیرا نوجوانی برای خود فرد نیز مشکل زاست و نوجوان با نقش جدید خود در زندگی سازگار نشده و در نتیجه سردرگم و پرخاشگر و مضطرب است.

این دگرگونی های روانی و جسمی در دومین دهه زندگی انسان یعنی از سن ۱۱ سالگی شروع می شود و تا سن ۱۸ سالگی ادامه دارد. زمان شروع و پایان آن در دختران زودتر از پسران است.

نوجوانی چگونه دوره ای است؟

نوجوانی دوره غلبه نیازها، عواطف و احساسات بر قوه تعقل و اندیشه و زمان بروز رفتارهای بی دوام و زودگذر است. از این رو این دوره را به هوای بهاری تشبیه كرده اند كه یك لحظه آفتابی و سوزان و لحظه ای دیگر بارانی و سرد است.
در دوران بلوغ، نوجوان بیش از هر دوره دیگر از زندگی اش دستخوش هجوم احساسات است و دگرگونی ها، التهاب ها، اضطراب ها و جلوه های غیر معمول و ظاهراً غیر عادی در او ظاهر می شود. روشن است كه این حالت ها ویژه، رفتار ویژه والدین و مربیان را نیز طلب می كند. داشتن آگاهی و شناخت از دلایل و علل بروز خصوصیات اخلاقی و رفتاری نوجوانان می تواند، سبب پیشگیری بسیاری از سوء تفاهمات و مانع برخورد میان والدین و نوجوانان شود و در كاستن ناراحتی های این دو نسل موثر باشد.

اهمیت نوجوانی

نوجوانی یکی از مراحل زندگی است که از چند بعد دارای اهمیت می باشد. نوجوان اغلب برای سازگاری با این ابعاد تلاش می کند. در ادامه به بعضی از موارد اشاره می کنیم:

1- شروع نوجوانی: بسیاری از افرادی که وارد این دوره می‌شوند از دنیای کودکی فاصله می‌گیرند و در دنیایی سرشار از خیالات و توهمات سیر می کنند. آن‌ها در این سال ها تغییرات بسیاری را در جسم و روان خود تجربه می کنند.

2- تفکر انتزاعی: در این دوره، تفکر نوجوان نسبت به کودکی رشد یافته و او اینک دارای تفکر انتزاعی است و می تواند بسیاری از مسایل را درک و به موضوع های مختلف فکر کند و بسیاری از مشکلات خانوادگی و مشکلات مربوط به خود را با آگاهی حل نماید.

3- تغییرات عاطفی: تغییرات عاطفی نوجوان آشکار و او نسبت به اتفاقات و مسایل پیرامون خود حساس است. بسیاری از هیجان- های مثبت چون شادی ، بر خود بالدین و افتخار کردن، آسودگی خیال، هیجانات منفی چون اضطراب و نگرانی، پشیمانی ، غم و اندوه و عصبانیت و خشم و … باعث تغییرات عاطفی و رفتاری در نوجوان می شود. احساساتی که نوجوان تجربه می کند بسیار متفاوت تر از احساسات یک کودک یا بزرگ سال است و در مقایسه با بزرگ‌سالان، احساس نوجوان افت و خیز بیشتری را نشان می دهد. البته والدین نباید نگران باشند زیرا این احساسات طبیعی و زودگذر است.

4- تغییرات اجتماعی: در این دوره نوجوان از لحاظ اجتماعی دیگران را بر والدین و خانواده ترجیح می‌دهد و بیشتر مسایل خود را با هم سالان حل و فصل می‌کند. آن ها در گروه‌های دوستانه به دنبال نشان دادن قدرت و استقلال رای هستند و در میان آن‌ها سازگاری بیشتری نشان می دهند. این در حالی است که در محیط خانواده سرکش و پرخاشگر می شوند. والدین و مربیان با برخورد مناسب و دادن مسؤولیت و احترام به استقلال آن ها در انجام وظایف مربوط به خودشان می توانند روحیه پذیرش مسؤولیت و انجام وظایف محوله را در آن ها تقویت کنند.

5- هویت: بسیاری از نوجوانان به دنبال کشف هویت و شخصیتی جذاب هستند تا در چارچوب آن شخصیت قرار گیرند. آن ها هم چنین در مورد فلسفه زندگی و مرگ ابهامات بسیاری در ذهن دارند که پاسخ به این ابهامات از سوی والدین و خصوصاً معلمان دینی در مدارس صورت می‌گیرد. تقویت روحیه خداجویی و رسیدن به کمال نیز از وظایف اساسی والدین و معلمین است تا با تکیه بر این روحیه معنوی مانع لغزش‌های نوجوانان شوند.

نیازهای روحی نوجوان:

در نوجوانان نیازهایی به وجود می آید كه بدون شك از عوامل تغییر دهنده رفتار آنان در این سن است. از جمله این نیازها می توان نیاز به مقبولیت، نیاز به استقلال، نیاز به ستایش، نیاز به تنهایی، نیاز به معاشرت، نیاز به مهرورزی و مهر طلبی، نیاز به خودنمایی و مهم جلوه كردن را نام برد.

از جمله نیازهای مهم این دوره «نیاز جنسی» است ، بیداری جنسی در این دوره از سن با هیجانات عاطفی نوجوان بی رابطه نیست، ولی اشتباه محض است. اگر بحران عاطفی و التهاب و تنش احساسات نوجوانان را تنها پیامد بیداری نیروی جنسی در آنان بپنداریم. گرایش نوجوان به جنس مخالف همیشه به تنهایی در اثر كشش جنسی نیست، بلكه گاه نیز ناشی از نیاز به مهرورزی و مره طلبی، ابراز یا جلب ستایش و احترام و یا انگیخته از احساس مسئولیت و حمایت است. نوجوانان دوست دارند جنس مخالف را ببینند و با او صحبت كنند، ولی هنوز به روشنی نمی دانند چرا گاهی رفتارشان با گرایش و گریز همراه است. اغلب شخص معین از جنسی مخالف مورد نظرشان نیست، گاه در یك زمان چندین فرد مختلف از جنس مخالف می تواند مورد توجه نوجوان قرار گیرد، و همین امر عامل جمع شدن پسران نوجوان نزدیك مدرسه دخترانه است.

جلوه های ناخوشایند بلوغ از نظر بزرگسالان:

بیشتر رفتارهایی كه از نوجوان سر می زند، مورد پسند بزرگسالان نیست و غالباً سبب اعتراض آنان می شود، انتقاد و اعتراض بی رویه ی والدین به نوجوانان و لجبازی آن ها، برخورد و اختلاف بین این دو گروه را موجب می شود. از جمله رفتارهایی كه از نوجوانان سر می زند و برای بزرگسالان خوشایند نیست عبارتند از:

  • عیب جویی و خرده گیری
  • سنت شكنی و  نگاه نداشتن حرمت بزرگترها
  • خودستایی
  • ستیزه جویی و پرخاشگری، بد اخلاقی و لجبازی
  • بی انضباطی
  • عدم رعایت مقررات و عدم اطاعت از فرمان
  • پر حرفی تلفنی
  • دوست گزینی های مداوم و بی فرجام
  • بلند پروازی
  • قهرمان پرستی
  • مد پرستی و قرض دادن لباس خود به دیگران همسالان وعاریه گرفتن لباس آنان (به ویژه در میان دختران)
  • وقت گذرانی و پرسه زنی
  • وسواس و دو دلی
  • بی قراری و بی حوصلگی
  • انجام كارهای بی هدف و ناتمام گذاشتن كاری كه شروع كرده است.
  • خاطره نویسی و یادبود نگاری
  • كشیدن سیگار و مانند آن
  • تنبلی به بهانه خستگی و مدت طولانی در رختخواب ماندن و به یك نقطه خیره شدن
  • افراط و تفریط در امور تحصیلی یا مذهبی
  • میل به گوشه گیری و انزوا
  • علاقه به سر و صدا وحركات تند و پرهیجان

و ده‌ها حركات دیگر كه سبب خشم والدین می شود، ولی لازم به تذكر است كه همه این رفتارها و جلوه‌های بلوغ، بی‌فایده و بدون دلیل نیستند.

عوامل مؤثر در اختلال رفتاری نوجوان

  • عوامل خانوادگی شامل موارد زیر است:

الف) وضعیت روانی و عاطفی که مجموعه روابط و تعاملاتی است که بین اعضای خانواده جریان دارد و تحت تأثیر آموزش های اخلاقی، شناختی و عاطفی و یا تقلید از رفتار والدین و فرزندان دیگر صورت می‌گیرد.

ب) کارکردهای تربیتی نامناسب خانواده که شامل مواردی چون تربیت نادرست، طرد کودک، تنبیه شدید، عدم توجه به خواسته ها و نیازهای فرد، عدم توجه به عواطف و احساسات، انتظارات نا به جا از نوجوان، مراقبت و نظارت بیش از حد و … می شود. همه این عوامل و یک یا چند مورد از آن ها می تواند در بروز اختلالات رفتاری مؤثر باشد.

ج) فقدان والدین و به ویژه مادر چنان چه با کمبود ارضای نیازهای عاطفی همراه شود اثرات جبران ناپذیری در رشد روانی، عاطفی و اجتماعی فرزندان به جا خواهد گذاشت. به ویژه آن که فرزند نوجوان نیز باشد. البته اگر جای فرد غایب به گونه ای مناسب پر شود، مشکلات کم رنگ تر خواهد شد.

د) قوانین و معیارهای اخلاقی: چنان چه در خانه یا مدرسه اصول اخلاقی معین حاکم و یا این که مقررات و قوانین، همیشگی و ثابت نباشد و برای دانش آموز معین نشود، مشکلات رفتاری ایجاد می کند. البته قوانین سرسختانه والدین در محیط خانوادگی و ملزم نمودن فرزندان به رعایت همه آن ها می تواند در بروز این رفتارها تأثیرگذار باشد.

  • عوامل اجتماعی

الف) طبقه اجتماعی : طبقه اجتماعی والدین و میزان سواد آن ها، شغل والدین و وضعیت اقتصادی و فرهنگی حاکم بر خانواده، آداب و رسوم و اعتقادات مذهبی، هر کدام به نحوی در بروز اختلال رفتاری مؤثر است.

ب) گروه هم سالان: بهترین الگوی نوجوان پس از والدین، دوستان هم سال هستند که به خوبی می توانند تأثیر اخلاقی مطلوب یا نامطلوبی بر رفتار کودک داشته باشند. گروه هم سالان در موقعیت های مهمی چون طرد نوجوان از سوی والدین و جلب او با محبت و توجه دوستانه نقش به سزایی دارد. بنابراین توجه به شخصیت نوجوان و احترام به آن و شناخت نیازها و تمایلات او می تواند زمینه پرورش مطلوب را فراهم کند و اختلال رفتاری نوجوان را کاهش دهد.


نوجوان و اعمال ضد اجتماعی:

اعمال ضد اجتماعی عمدتاً توسط نوجوانان ناسازگار انجام می شود و از میان این اعمال ، اعتیاد به سیگار و مواد مخدر شایع تر است و اغلب در پسرها بیش تر دیده می شود. عوامل این اتفاق به درون خانواده ها و حتی در بعضی مواقع به اجتماع برمی گردد.

دانش آموزان ناسازگار از مدرسه فرار می کنند و با کنجکاوی مواد مخدر را نیز تجربه می کنند. آن ها از سوی دوستان تشویق می شوند و الکل ، سیگار و قرص های روان گردان را در گروه های دوستانه استفاده می کنند و در مواردی به بی بند و باری و اعمال غیر اخلاقی نیز می پردازند. این نوجوانان تمایل زیادی دارند که دیگر دوستان خود را در رفتار ناهنجار خود شریک نمایند. چنان چه سیگار کشیدن نوجوان مورد توجه قرار نگیرد و ادامه یابد؛ ممکن است به مسایل خطرناک تری نظیر اعتیاد به مواد مخدر و یا الکل تبدیل شود. اغلب نوجوانان در سه مرحله به اعتیاد روی می آورند:

مرحله اول؛ آشنایی و آغاز

در این مرحله فرد به دوست یا شخص معتاد برخورد می کند و با همراهی وی با مواد مخدر آشنا می‌شود و مصرف آن را آغاز می‌کند.

مرحله دوم؛ تردید

در این مرحله فرد با خود جنگ و ستیز دارد. رفتن در عالم خیال و فرار از واقعیات باعث روی آوردن مجدد به مواد مخدر می شود و از طرف دیگر نمی خواهد گرفتار شود.

مرحله سوم؛ اعتیاد

و بالاخره در این مرحله با مصرف دنباله دار مواد مخدر و تجربه پی در پی آن، معتاد می شود.

در زمینه پیشگیری و درمان اعتیاد نوجوانان لازم است که اولاً توجه والدین و اولیای مدارس و رسانه های جمعی بر مسایل نوجوانان خصوصاً بحث اعتیاد آن ها معطوف شود. در مرحله بعد، نظارت بر اعمال آن‌ها خصوصاً رفتارهای مشکوک و آگاه کردن آن ها از عواقب احتمالی مصرف مواد مخدر ضروری است. آموختن مقاومت در برابر فشارهای هم سالان و … می تواند به عنوان راه کارهایی برای پیش‌گیری مطرح باشد. در مراحل درمانی نیز ابتدا باید خانواده را از وضعیت فرزندشان آگاه نمود و قبل از فرد معتاد به خانواده و مشکلات آن ها رسیدگی نمود و به آن ها یادآوری نمود که یکی از علت های روی آوردن فرزندان به مصرف مواد، محیط نامساعد خانواده است. در مرحله بعد، اگر نوجوان معتاد باشد به سرعت بستری شود تا با تجویز داروهای مختلف ، او را وادار به ترک کرد. در مرحله آخر پس از ترک باید روی عزت نفس و اضطراب نوجوان کار شود و حتی فرصت های شغلی و تحصیلی مناسب برای او فراهم و حس استقلال و مسؤولیت پذیری او تقویت شود.

با توجه به موارد ذکر شده می توان گفت که توجه والدین و معلمان مدارس. خصوصاً کسانی که ارتباط دوستانه تری با نوجوان دارند. می تواند مانع ارتکاب اعمال بزهکارانه باشد. بسیاری از نوجوانان ناآگاهانه مرتکب جرم می شوند و بسیاری از نوجوانان ناآگاهانه مرتکب جرم می شوند و بسیاری تحت تأثیر شرایط نامساعد قرار می گیرند و در صورت فراهم بودن آن، راحت تر از قبل به اعمال خلاف کارانه می پردازند.اکثریت نوجوانان در این دوره با مشکلات خاصی مواجه می شوند اما هیچ دلیلی وجود ندارد که در شرایط مطلوب و با راهنمایی و کمک والدین و مربیان آگاه نتواند این دوره را بدون فشار و تنش زیاد سپری کنند.

معلمان و مربیان در موقعیت مطلوب و مناسبی هستند تا نوجوانان را در جهت رفع نگرانی ها و برنامه ریزی های عملی جهت ارضای نیازهای آنان یاری دهند. نوجوانان دوست ندارند با آنان همانند کودک رفتار شود و والدین و معلمان باید در زمینه دادن مسؤولیت و آزادی هماهنگ و متناسب با رشد آنان کوشش نمایند. والدین و معلمان وظیفه دارند نوجوانانی را تربیت کنند که از ادراک ، دانش و مهارت بهره مند باشند و بتوانند خود را با شرایط مطلوب سازگار کنند و اندیشه ها و نظرات خود را با استدلال های دقیق ارزیابی و مشکلات جدید را حل کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادمین راه مربی
20 شهریور 1403
  1. خیلی استفاده بردیم بیشتر از این محتواها بگذارید لطفا