0
سبد خرید شما خالی است

پول تو‌جیبی

یادم هست هفت ساله که بودم و تازه به مدرسه می رفتم، پدرم هر روز پنج تومان به من می داد و در هفته جمعاً ۳۵تومان می توانستم داشته باشم. آن وقت ها اگر بچه ای به آن سن و سال در هفته این قدر پول می گرفت، خیلی احساس پادشاهی می کرد.

هر سال که بزرگ تر می شدم اندکی به این مبلغ افزوده می شد و دیگر به جای هر هفته، هر ماه آن را دریافت می کردم. تا اینکه یک وقت دلم خواست که یک دوچرخه داشته باشم، اما پول خریدش را نداشتم. به توصیه پدرم شروع به پس انداز کردم و کمی هم به ازای انجام برخی کارها در خانه و کمک کردن به خانواده، پول دریافت میکردم. بالاخره توانستم آنچه مورد نظرم بود، برای خود تهیه کنم و آن وقت بود که تازه فهمیدم داشتن پول توجیبی چقدر خوب است و برای به دست آوردن هرچیز چه اندازه باید تلاش کرد.

ضرورت وجود مبلغی به عنوان پول توجیبی بحثی است که همواره در میان خانواده ها وجود دارد. اینکه هر خانواده با توجه به توان مالی و نیازهای فرزندان خود در هر سنی مبلغ معینی را ماهانه یا هفتگی در اختیار آنها قرار دهد، برای برآوردن نیازهای ثانویه فرزندان امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.

کارشناسان بر این باورند که چنین مبلغی به هر حال باید به فرزندان تا زمانی که بتوانند نیازهای خود را مستقلاً برآورده سازند، پرداخت شود. اما همین پرداخت هم نباید شکل بی رویه و نادرست داشته باشد و سبب وابستگی و عدم استقلال فرزندان شود. به علاوه کارشناسان بر این امر تأکید دارند که دادن پول توجیبی باید به صورتی باشد که سبب کاهلی در فرزندان نشود.

دکتر فربد فدایی- روان پزشک- برآوردن نیازهای اولیه کودک در سال های نخستین زندگی را یک ضرورت حتمی می داند و می گوید: «این نیازها باید بی چون و چرا برآورده شود، اما در سال های بعد باید برای کودک محدودیت هایی در نظر گرفت و از سوی دیگر به هنگام تهیه لوازمی که مربوط به اوست، از وی نظر خواهی کرد تا بدین وسیله با خرید و پول آشنا شود.»

کودک معمولاً پس از سن سه سالگی واژه من و مالکیت را می آموزد و مفهوم واژه پول به عنوان جنسی اعتباری که عامل خرید محسوب می شود، از پنج سالگی شکل می گیرد. در سال های پیش از پنج سالگی ذهن فرد آن قدر رشد نیافته که معنای پول را بداند و نیازی هم به پول دادن به کودک نیست.

پرداخت مبلغی به عنوان پول توجیبی به هر میزان ضمن آنکه باید پاسخگوی مقداری از نیازهای فرزندان باشد، به آنها می آموزد تا برای به دست آوردن آنچه می خواهند بکوشند و در مقابل آنچه دارند احساس مسئولیت کنند.

دکتر رضا دولتیار باستانی، پرداخت مبلغی به عنوان پول توجیبی را یک ضرورت دانسته و بر این باور است که به دو دلیل باید به فرزند پول توجیبی داد، یکی آموختن میزان مصرف به کودک و کنترل آن که معمولاً کودکان ۵-۹ساله مصرف بالایی دارند و در صورت در اختیار داشتن پول، همه را تنقلات و چیزهای غیر ضروری می خرند و اگر والدین از این مسأله ساده بگذرند، علاوه بر تأثیر روانی بد ِ آن سبب نامحدود شدن خواسته های فرزند می شوند.

این روان شناس و استاد دانشگاه، دلیل دیگر را آموختن مفهوم محدودیت در زندگی می داند و توضیح می دهد: «به پایان رسیدن یک امکان یا موقعیت، به فرزند می آموزد که منابع محدودی در اختیار دارد و باید با پس انداز کردن و برنامه ریزی درست از آنها به بهترین نحو استفاده کند. در نهایت هم می آموزد که اگر برآوردن نیاز امروز را به تأخیر بیندازد، سود خواهد برد.»

میزان پول توجیبی فرزندان با توجه به تمکن مالی هر خانواده متفاوت است و کم یا زیاد بودن آن، گاه نتایج ناخوشایندی را برای فرزندان به ویژه جوانان به دنبال دارد.

جامعه شناسان درباره اثرات دریافت پول توجیبی بیشتر یا کمتر از حد نیاز، بر این باورند که دریافت پول توجیبی در حد نیاز متوسط مسلماً بسیار مؤثر بوده و اگر بیشتر یا کمتر از حد نیاز باشد، سبب انحرافات و مشکلاتی برای خانواده و فرزندان خواهد شد.

براساس بررسی هایی که برروی خانواده های مرفه انجام شده، هنگامی که فرزندان این خانواده ها پول زیادی در دسترسشان قرار می گیرد، بیشترشان به اسراف و کارهای نادرست روی می آورند. علت آن است که میزان پولی که به آنها داده می شود، بیش از آن است که نیاز دارند و در نهایت فرصتی برای مصرف این پول در راه های نادرست پیدا می کنند.

در مقابل، پرداخت پول توجیبی به میزان کم هم سبب به خطا انداختن فرزند شده و او را تشویق می کند تا از طرق دیگری _ حال هر چند نادرست باشد- این کمبود را جبران کند و بدین ترتیب، وی به نوعی به سوی کارهای ناشایست برای ارضای نیازهایش سوق داده می شود.

بنابراین، درباره پول توجیبی یک تعریف بهتر هم می توان ارائه داد و آن اینکه بگوئیم: «نوعی عادت دادن فرزندان به وابستگی های مالی به خانواده .» در حقیقت پول توجیبی بیشتر از آنکه باعث برطرف شدن نیازهای مادی فرزندان شود، سبب اتکای فرزند به منبع درآمد مالی خانواده می شود. هنگامی که با خانواده ها در این باره صحبت می شود، همگی بر تعیین مبلغی به عنوان پول توجیبی تأکید می کنند و آن را امری ضروری در تربیت فرزندان می دانند. به گفته یک مادر خانواده که خود شاغل بوده و دارای تحصیلات دانشگاهی نیز هست، ضرورت وجود مبلغ معین به عنوان پول توجیبی امری است اجتناب ناپذیر و میزان آن بستگی به سن فرزندان دارد، چرا که با افزایش سن، نیازها هم افزایش می یابد.

در مقابل این گفته، یک پدر به عنوان سرپرست خانواده بر این باور است که معمولاً این طور چیزها نسبی بوده و فرزندان بیشتر تحت تأثیر محیط اجتماعی و گروه همسالان خود هستند. وی در این باره می گوید: «اصولاً پول توجیبی و نوع مصرف آن باید تعیین شده باشد، از این نظر که هم خانواده ها و هم فرزندان بدانند که وجود چنین مبلغی دقیقاً به چه منظور است. به یاد داشته باشیم که چنین پولی باید نه کم باشد و نه زیاد. چون بیش از حد آن سبب ضایع شدن شخصیت فرزند به ویژه اگر در سنین حساس نوجوانی و جوانی باشد می شود و میزان کم آن هم سبب کمبودهایی در او می شود».

 یک پیشنهاد خوب به خانواده ها این است که بچه ها پیش از هر چیز باید ارزش پول و آنچه در اختیار دارند را به خوبی بدانند و یاد بگیرند که در کنار خرج کردن، پس اندازی را هم باید کنار گذاشت. پیشنهاد بهتر هم اینکه به جای کمک های مالی بی مورد، راه های درست کسب درآمد را به آنها بیاموزند. در حقیقت مصداق این ضرب المثل به ذهن می آید که به جای اینکه برای کسی ماهی بگیری، به وی ماهیگیری بیاموزی. همیشه داشتن هنری یا تسلط به حرفه ای کارآمد، حتی در حد تسلط به یک زبان خارجی می تواند راهی برای یافتن شغلی شرافتمندانه باشد.

در کل همه این موارد به شخصیت و نوع تربیت و گرایش های فرزندان باز می گردد و میزان پرداخت پول توجیبی در مقابل نوع شخصیت و تربیت کودک آن قدرها هم تفاوت نمی کند، چرا که همه اینها به شخصیت، تربیت و چگونگی برخورد والدین با فرزندان بستگی دارد. اگر فرزندی قانع بودن را نیاموزد، دیگر میزان کم یا زیاد بودن پولی که دریافت می کند، برایش تفاوتی ندارد.

اگر خانواده ها پولی را به عنوان پول توجیبی به فرزندان می دهند، باید بدانند که افراط و تفریط در این زمینه، به هر حال به ضرر فرزندان است. فرزندی که پول زیادی دریافت می کند، علاوه بر اینکه امکان بزهکاری وی بیشتر می شود، کم کم دوستان نابابی هم به طرف او می آیند و با منظورهای گوناگون از وی سوءاستفاده می کنند و به طور کل این گونه افراد کمتر دوست خوب پیدا می کنند.

بنابراین، می توان گفت که پول توجیبی باید متناسب با نیازهای تأمین نشده فرزند در خانه باشد، چه در غیر این صورت ایجاد بزه می کند و در این زمینه چگونگی برخورد با فرزندان جایگاه بسیار مهمی دارد. پدران و مادران می توانند به گونه ای با فرزندان خود برخورد کنند که در وهله نخست، همیشه مقدار متناسبی پول در اختیار فرزندان خانواده باشد و در عین حال هم صمیمیتی میان خود و فرزندان ایجاد کنند که آنها به آسانی درباره نیازهای خود با والدین گفت و گو کنند.

دکتر دولتیار باستانی، دادن پول بیشتر را در مواقع خاص، ضروری دانسته و می گوید: «دادن پول بیشتر در موارد استثنایی کاملاً بجاست، اما نه در سال های نخستین زندگی. برای نمونه فرزند پس از ورود به مدرسه، به خاطر اینکه گاه برخی نیازهایش برآورده نمی شود، از والدین پول بیشتری به عنوان وام یا قرض می خواهد و آنها در صورت منطقی بودن خواسته او با آن موافقت کرده و در عوض آن مبلغ را از پول ماه یا هفته بعد وی کم می کنند. ضمن اینکه در این زمینه باید مسأله بازپرداخت را جدی گرفت و به صورت غیرمستقیم او را کنترل کرد که برای چه چیز به این پول نیاز دارد».

وی تأکید می کند که حتی اگر فرزند شما به دردنخورترین چیز را خرید، هرگز نباید مستقیماً با دخالت شما رو به رو شود. در عین حال در سال های آخر دبستان و راهنمایی باید چیزهایی که وی می خرد را غیرمستقیم کنترل کرد. وی باید معنی ضرر دادن را بیاموزد و در تهیه آنچه برایش پول پرداخت کرده دقت کند تا متحمل ضرر نشود.

در این میان، عقاید جوانان را نیز نباید از نظر دور داشت، چرا که بیشتر آنها به داشتن استقلال از جنبه های گوناگون، به ویژه استقلال مادی اصرار می ورزند. در جامعه امروز که دختران و پسران جوان، به هر حال هر یک برای کسب درآمد و داشتن یک آینده بهتر تلاش می کنند، پسران به دلیل اینکه در آینده سرپرست یک خانواده خواهند بود به این مسأله اهمیت بیشتری می دهند. در کل بیشتر جوانان وجود مبلغ معینی با عنوان پول توجیبی را تا سنی که جوان بتواند منبع درآمد برای خود داشته باشد، ضروری می دانند. از سویی هم اصولاً فرزندان با افزایش سن و نیازهای روزمره زندگی و نیز به دلیل علاقه مند بودن به داشتن استقلال مالی، نیاز به پول توجیبی دارند.

به هر حال مبلغ پول توجیبی اگر به اندازه باشد، فرزندان تدبیر چگونه درست خرج کردن را می آموزند. اگر خانواده ها ببینند که جوان پولی که از آنها دریافت می کند، در راه درست به کار می گیرد، باید به این امر بها دهند و در مقابل جوان ها هم به تدریج باید به فکر پذیرفتن بخشی از مسئولیت های زندگی بوده و پس از فراغت از تحصیل به دنبال منبع درآمدی بروند و بیاموزند که در مقابل پولی که دریافت می کنند، خدمتی هم باید ارائه دهند و کم کم به استقلال برسند و متوجه باشند که خانواده آنها هر قدر هم دارای توان مالی خوبی باشد، تا سن خاصی می تواند از آنها حمایت مالی کند.

برخی پول توجیبی را یکی از ترفندهای ایجاد احساس مسئولیت در فرزندان از سنین کودکی می دانند و می گویند که از این طریق می توان سیاست چگونه خرج کردن را با تدابیر ویژه ای به بچه ها آموزش داد. بدین ترتیب این مبلغ تنها کمکی برای رشد عقلی جوان و پرورش حس مسئولیت پذیری وی بوده و بهتر است که این پول از حدود ۱۸سالگی کم کم قطع شود تا جوان از همان ابتدا مشغول به کاری برای کسب درآمد شده و زمینه استقلال و مسئولیت پذیری برایش فراهم آید.

یک دانشجوی پزشکی که در آستانه به پایان رسانیدن تحصیلات خود در این رشته بوده و برای گذران زندگی فعلاً به کارهای متفرقه مشغول است، اختصاص مبلغی از سوی خانواده به عنوان پول توجیبی را تا سنی که فرزندان آمادگی اشتغال پیدا کنند، امری ضروری دانسته و می گوید: «فرزندان باید از ابتدا بیاموزند که درباره زندگی آینده خود برنامه ریزی کنند و دادن پول توجیبی باید ضمانت اجرایی داشته باشد. بدین معنا که پرداخت آن بی رویه نبوده و فرد براساس روال مشخصی این مبلغ را دریافت کند. پرداخت این مبلغ اگر معقول باشد و خانواده ها به فرزند بیاموزند تا با استفاده از پول توجیبی بخشی از نیازهای ثانویه خود را برآورده کند، این رفتار سبب می شود تا وی برنامه ریزی کرده و پس انداز کردن را یاد بگیرد.»

در این میان بحث انتظارات جوانان از زندگی را نیز نباید از نظر دور داشت، به طور معمول جوانانی که در خانواده خود به صورت بی رویه پول در دسترس دارند، علاوه بر اینکه برخی ممکن است به کارهای ناشایست روی آورند، سبب بالا رفتن انتظارات آنها از زندگی، همسر و اطرافیان می شود. چه بسیار دخترانی که به دلیل همین انتظارات بیش از حد، زندگی مشترک خود را نابود کرده اند؛ زندگی که می توانست با اندکی قناعت و صرفه جویی از بهترین زندگی ها باشد.

با توجه به آنچه تا اینجا گفت شد، شاید بتوان یکی از عوامل فرار برخی از دختران را از خانه همین امر دانست، به طوری که براساس پژوهشی که بر روی تعدادی دختر فراری انجام شده، طبق گفته خود آنها برخی کمبودها و عدم موفقیت در رسیدن به امیال و خواسته های گوناگون، دست به دزدی و فرار از خانه زده اند. یک نمونه بسیار خوب برای این امر، دختر سرایدار مدرسه ای بود که از بوفه مدرسه خوراکی می دزدید و بین بچه های مدرسه بذل و بخشش می کرد تا این طوری به آنها پز بدهد!

این روزها با توجه به این واقعیت که بیشتر مردم کشور در وضعیت مالی چندان مرفهی قرار ندارند و قادر به تهیه برخی اسباب و لوازم لوکس و گاه غیرضروری در خانه نیستند، باید کوشید تا فرزندان و به ویژه جوانان طوری بار بیایند که عاقلانه درباره هزینه خانوار بیندیشند. متأسفانه در کشور ما به دلیل پاره ای از چشم و هم چشمی ها و رقابت ها، به ویژه در میان گروه همسالان، بر سطح انتظارات جوانان افزوده می شود.

بنابراین باید از خانواده ها خواست تا در درجه نخست، در نظر بگیرند که در چه جایگاهی قرار دارند و سپس امکانات زندگی برای فرزندان خود را همسو و همشکل با فرزندان سایر خانواده ها فراهم آورند.

در این راستا، آموزش این امر به جوانان که چگونه از راه درست کسب درآمد کنند، بسیار حائز اهمیت است، چرا که متأسفانه در کشور ما شیوه تربیت جوانان به شدت نادرست است. خانواده ها باید بدانند که اگر به فرزندان پولی می دهند، در کنار آن به آنها بیاموزند تا خود جوان به وسیله ای از راه درست کسب درآمد کرده و رفته رفته به سوی استقلال گام بردارند.

اگر امروز فرزند شما به تازگی در محلی مشغول به کار شرافتمندانه ای شده و از کارش هم به نسبت راضی است اما درآمد کافی ندارد، وی را به ادامه این تلاش تشویق کنید و به یاد داشته باشید چندان مهم نیست که این جوان در حال حاضر نمی تواند همه مخارج خود را تأمین کند، اما همین که بداند برای به دست آوردن همین حداقل هم باید تلاش کند، اثر تربیتی بسیار مهمی بر روی او خواهد داشت.

به باور کارشناسان مسائل خانواده، ایجاد استقلال مالی و حس مسئولیت پذیری بسیار مهم تر از آن است که ما به عناوین گوناگون به ویژه در زمینه مالی دائماً به بچه ها کمک کنیم. یک پیشنهاد خوب هم به خانواده ها این است که بچه ها پیش از هر چیز باید ارزش پول و آنچه در اختیار دارند را به خوبی بدانند و یاد بگیرند که در کنار خرج کردن، پس اندازی را هم باید کنار گذاشت. پیشنهاد بهتر هم اینکه به جای کمک های مالی بی مورد، راه های درست کسب درآمد را به آنها بیاموزند. در حقیقت مصداق این ضرب المثل به ذهن می آید که به جای اینکه برای کسی ماهی بگیری، به وی ماهیگیری بیاموزی. همیشه داشتن هنری یا تسلط به حرفه ای کارآمد، حتی در حد تسلط به یک زبان خارجی می تواند راهی برای یافتن شغلی شرافتمندانه باشد.

با توجه به آنچه کارشناسان می گویند و آنچه خود فرزندان و خانواده ها هم بر آن تأکید دارند، تا زمانی که جوان پول توجیبی دریافت می کند، استقلال مالی نخواهد داشت. البته این نکته را هم نباید از یاد برد که در یک مقطع سنی خاص، پول توجیبی حس استقلال خوبی به فرزند می دهد و این سن خاص معمولاً تا ۱۸سالگی است که فرزند با دریافت مبلغی از خانواده به صورت ماهانه یا هفتگی یک حس استقلال دارد، اما به راستی مستقل نیست و به مرور با افزایش سن و با توجه به نوع تربیت خانوادگی به این نکته مهم پی خواهد برد و این خود مقدمه ای است برای ایجاد حس مسئولیت و آینده نگری در هر فرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Avatar
ادمین راه مربی
24 شهریور 1403
  1. خیلی استفاده بردیم بیشتر از این محتواها بگذارید لطفا

مطالب مرتبط