0
سبد خرید شما خالی است

خط مقدم اینجاست “روایت متفاوت یک معلم از گمشده‌های نظام آموزشی”

نویسنده: ‌

موضوع: ‌

ناشر: ‌

تعداد صفحات: ‌

سال چاپ: ‌

کتاب خط مقدم، اینجاست شامل ۲ بخش است که ۱۰۰ صفحۀ اول آن به‌صورت روایت و داستانی آمیخته با طنز است و بخش دوم شامل طبقه‌بندی کارهایی است که سید رسول بهشتی زاده بافقی داخل مدرسه برای دانش‌آموزانش انجام داده و نیاز است معلمان آن را مطالعه کنند. نوشتن و چاپ این کتاب ۲ سال طول کشید.

کتاب خط مقدم اینجاست مربوط به معلمان، دانشجویان و کسانی است که در حوزهٔ پرورش فعالیت می‌کنند.

بخشی از کتاب خط مقدم، اینجاست:

«وارد دانشگاه شدم و بعد از سه سال و نیم صد و چهل واحد را گذراندم؛ اما این که چقدر این درس‌ها به درد می‌خورد را خدا می‌داند و ما فقط کلاس درس را در کارورزی‌ها می‌دیدیم. کارورزی واحد درسی بود که هر هفته باید یک روز را در کلاس درس مدرسه‌ای می‌گذراندیم؛ آن هم فقط تدریس معلم را تماشا می‌کردیم؛ یا مدیر ما را به سر کلاس‌هایی که معلم نداشت می‌برد و می‌گفت فقط برین داخل کلاس مواظب بچه‌ها باشین و ما با این ترفند مدیر، همهٔ پایه‌ها را امتحان می‌کردیم و من بیش‌ازپیش به این موضوع پی می‌بردم که به درد این کار نمی‌خورم؛ اما نه راه پس بود و نه راه پیش. در ترم هفتم وارد مدرسه‌ای شدم و معلم کلاس چهارم راضی نمی‌شد که مرا در کلاس راه بدهد با هزار التماس و خواهش مدیر و استاد کارورز بالاخره معلم کوتاه آمد؛ اما چشمتان روز بد نبیند معلم از هفتۀ بعد به مریضی سختی دچار شد و من تمام ترم را به‌جای معلم بودم؛ وقتی روز کارورزی می‌رسید تنم می‌لرزید؛ اما مدیر مدرسه تا مرا می‌دید لبخند ملیحی میزد. از صبح تا ظهر در کلاس بودم و بچه‌ها از سر و کولم بالا می‌رفتند و ظهرها دیگر نای حرف‌زدن نداشتم هیچ‌وقت این‌گونه از پا نیفتاده بودم و این خستگی، خستگی فیزیکی نبود. معلم آن کلاس اولین جمله‌ای که به من گفت این بود که بچه‌ها روح بزرگی دارن. در هفته‌های بعد این جمله برایم عینیت پیدا کرد. بعد از مدتی یکی از بچه‌ها پیش من آمد؛ دستم را گرفت و گفت: شما برادر من میشی؟

گفتم: چرا من برادرت بشم؟!

گفت: آخه دو تا برادرام مردن!

با او دست دادم و گفتم: پس با هم برادریم.»

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *